مصاحبه با سعید آریامنش تریدر فارکس

سعید آریا منش تریدر فارکس

سعید آریامنش

سعید آریامنش متولد اردیبهشت سال 1366 است که از سال 2018 فعالیت خود را در بازار فارکس آغاز کرد. رشته تحصیلی آقای آریامنش ارشد عمران است و به گفته خودش، ازبچگی عاشق کامپیوتر بود و به همین دلیل بعدها توانایی های نرم افزاریش به او کمک زیادی، هم در شغل مهندسی وهم در بازار به کرد.

آریامنش حدود 7 سال در حرفه مهندسی مشغول به کار بود و به علت ادامه تحصیل، شغل خود را رها کرد وبه تهران رفت و در همین حین با بازار فارکس آشنا شد و از آنجا مسیر زندگی اش تغییر کرد و دیگرهرگز به شغل قبلی باز نگشت. سعید آریامنش برای همیشه شغل ترید در بازار فارکس را به عنوان شغل تمام وقت انتخاب کرد.

حرفه‌ای
مدرس و تریدر فارکس
سال شروع به کار: 2018
ساکن : شیراز
دوره های آموزشی : دارد
راه ارتباط: پشتیبانی آنلاین سایت هشتصد

مصاحبه تصویری با سعید آریامنش

متن مصاحبه با آقای سعید آریا منش تریدر فارکس

1- اول از همه یک بیوگرافی از خودتون معرفی کنید؟

من سعید آریامنش هستم 36 سالمه مقطع تحصیلاتم ارشد عمران هست که مرتبط با ترید نیست

2- آقای آریامنش چطوری با بازار فارکس آشنا شدید و از چه سالی فعالیت خودتون رو شروع کردین؟

من از سال 2018 شروع کردم ولی خب نه به صورت حرفه ای، آشنایی من از طریق یکی از مشتری های VIP م بود ، من اون زمان بصورت حرفه ای بورس رو کار میکردم و یکسری افرادی بودند که من بهشون مشاوره میدادم توی بورس چطوری سرمایه گذاری کنند چی رو بخرن و چی رو نه . یه آقایی بود به اسم آقا هادی از تبریز که سرمایه نسبتا بالایی داشتند و توی فارکس فعال بودند و ما خیلی با هم صحبت میکردیم . ایشون سعی میکردند منو علاقمند کنند به فارکس و منم همچنین علاقمندشون میکردم به بورس که استارتش ازونجا خورد.

3- در مورد سبک معاملاتی خودتون یکم توضیح بدین برای ما و مخاطبان ما ؟

حتما، سبک فعلی که من دارم باهاش کار میکنم، سبک ترکیبی از پرایس اکشن و ایچیموکو هست، ممکنه برای خیلی ها سوال پیش بیاد کدوم سبک پرایس اکشن؟ چون کلی سبک پرایس اکشنی داریم؟ سبک پرایس اکشن من کاستومایز و شخصی سازی شده ، یه جاهایی شبیه البروکسه، یه جاهایی شبیه ict هست و یه جاهایی هم شبیه RTM ولی در کل ذاتش شبیه هیچکدوم ازینها نیست چون بیشترش تجربیات چندین ساله ی خودم توی این بازارها است.

4- توصیه شما به افرادی که تازه وارد این بازار ها میشن چیه و اگه با توجه به تجربیات خودتون باشه خیلی عالی میشه؟

حتما، خب معمولا اون فردی که تازه وارد بازار میشه جذب چیزهایی که زرق و برق بیشتری داره میشه، توصیم اینه که به چیزهایی که میبینید به شکل ظاهری اعتماد نکنید، لزوما اون فردی که معروف تره ممکنه تریدر قوی ای نباشه، یا اون فردی که پکیج های خیلی پر فروشی داره ممکنه اون مسیر درست رو نتونه خیلی به شما نشون بده و برعکس خیلی گمراهتون کنه و زمان رسیدن به مقصد رو براتون طولانی تر کنه و توصیه دومم اینه که بچه هایی که وارد میشن شاید بعضی هاشون فکر کنن ضریب هوشی بالاتر باعث میشه زودتر به درآمد برسن ولی این کاملا اشتباهه.

اصلا تو این بازار به میزان هوش آدمها نون نمیخورن، بلکه به میزان کنترل ذهنشونه که نون میخورن و هر چقدر روی احساساتشون کنترل داشته باشن.

تو شغلای دیگه نمیان بشما بگن شما چقدر مثلا مشکلات روانی داری یا نداری و کنترل ذهن داری یا نداری یا روی احساساتت غلبه داری یا نه؟ اما دقیقا تو این شغل به میزان کنترل احساساست هست که آدمها سود یا ضرر میکنند.

آریامنش

5- بزرگترین مشکلی که در بازار بهش برخورد کردین چی بود؟ به چه شکل اونو حل کردین؟

شاید باورتون نشه، یک سرمایه گذاری به من یک سرمایه نسبتا بزرگی داد و من توی بروکری که بهش اعتماد داشتم سرمایه رو وارد کردم که باهاش ترید کنم، مدتی کار میکردیم و یک روز میخواستیم سودها رو خارج کنیم و رقم، رقمِ نسبتا سنگینی بود و من با تجربه ی جدیدی مواجه شدم که تلخ ترین تجربم هم توی بازار بود. من تا آستانه ی یک سکته ی واقعی رفتم با اینکه شاید به سنم نخوره ولی برخلاف مرسوم واریز و برداشت ها نزدیک به دو روز زمان برد که اون مبلغ رو به حساب ما واریز بکنند و من تقریبا توی اون دو روز کاملا ناامید شده بودم.

چون مکاتباتی که میکردم بر خلاف مرسوم عادی که به پشتیبانی پیام میدادیم و مکاتبه میکردیم زود جواب میدادن ولی این سری کاملا جواب ها سربالا بود ، شما دیگه پیگیری نکن، ما خودمون خبرتون میکنیم، زمانش اصلا مشخص نیست  … و من تقریبا تا دم سکته رفتم و قلبم سوز کشید و دستم بی حس شد و اون موقع فهمیدم که مهم نیست چقدر حرفه ای هستی اول جایی که زیر پات سفت باشه رو پیدا بکن و بعد اونجا کار کن. و از اون زمان به بعد من با هر بروکری کار نمیکنم و بشدت سختگیرم که کدوم بروکر رو باید باهاش کار کرد.

6- بعنوان سوال آخر از آقای آریامنش، اگر یک خاطره سود یا ضرر در بازار رو بگین ممنون میشیم؟

من خاطره تلخم رو گفتم ، اونم در جایی که فکر میکردم با وجود اینکه حرفه ای بودم و درآمد هم داشتم دیگه شوک روانی بدی بهم وارد نمیشه اما شد، فهمیدم یکسری عواملی عدم قطعیت ایجاد میکنه که همه چیز هم دست تو نیست ، البته بشرطی که قبلا جای پاتو سفت کرده باشی و با بروکر خوبی کار کنی این مشکلات هم برات پیش نمیاد.

الان یه خاطره خنده دار هم براتون تعریف میکنم که تلخ و شیرین با هم باشه، زمانی که من وارد بازار مالی شدم 2 ماهی گذشت و من شبانه روز کوبنده آموزش میدیدم و در روز نزدیک به 18 ساعت آموزش میدیدم و از این کلاس آنلاین به اون یکی و ازین پکیج به اون یکی پکیج و چندین دفتر نت برداری کردم و هارد لپ تاپم پر شد از اطلاعات چون خیلی دیتا جمع میکردم.

اون زمان من کلا روی ابرا راه میرفتم و فکر میکردم همه چیز به هوشه و بخودم میگفتم من راهه 10 ساله رو توی 2 ماه میرم و یه سایتی بود که مشابه توییتره و داخلش تحلیل منتشر میکردیم و من هر چیز جدیدی یاد میگرفتم یه تحلیل توی اون سایت میزاشتم و این شده بود کار هر روز من. بواسطه این تحلیل هایی که منتشر میکردم یه آقایی اون سال با سرمایه بسیار سنگین اون سال بمن پیشنهاد سبدگردانی دادن و هیچوقت یادم نمیره من اون روز بقدری خسته بودم که تا شب چشممو بزور باز نگه داشته بودم.

به این فکر میکردم یکی دوساعت بخوابم و باز از ادامه آموزشا رو ببینم. این پیشنهاد که بهم داده شد بقدری سطح آدرنالین خون من اومد بالا که من تا ساعت 4 صبح دیگه پلک نمیزدم به رفیقم پیام میدادم و میگفتم ببین عکس سبدشو فرستاده انقدر بزرگ بود که تعداد برگه سهامش چند میلیون بود و حرف M کنارش نوشته بود و باورمون نمیشد. قسمت خنده دار ماجرا اینکه انقدر هنوز نپخته و خام بودم حق تقدم رو بلد نبودم، سهامی که اولش یه ح میاد یعنی حق تقدم اون سهام.

اون آقا که یک بازرگان معروف تهرانی بودند و چند روز ما تلفنی با هم صحبت میکردیم و راجع به سالهای قبل بورس و خاطراتشون صحبت میکردن و من انقدر مطلب خونده بودم و خاطرات دیگران رو شنیده بودم که ازتجربیات اونها میدونستم در گذشته چه اتفاقاتی افتاده و باهاشون تجدید خاطره میکردم درحالی که اون خاطرت اصلا مال خودم نبود.

خلاصه ایشون لابه لای صحبت هاشون از سوتی من در مورد حق تقدم متوجه شدند که تجربه زیادی ندارم و سبدشونو بمن ندادند و خوشحالم که ندادند چون اون زمان خیلی خام و کم تجربه و جوگیر بودم و ممکن بود عواقب بدی اتفاق بیفته. ادعای حرفه ای بودن داشتم ولی اصلا حرفه ای نبودم. اگه نمره رو از 100 حساب کنیم شاید من یک از اون صد هم نبودم اون زمان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *