انواع ریسک در بازارهای مالی و بورس

معمولاً طبقه بندی های مختلفی برای انواع ریسک وجود دارد.در یک دسته بندی کلی ریسکی را به دو دسته ریسک غیر سیستماتیک و ریسک سیستماتیک می توان طبقه بندی نمود. ریسک غیر سیستماتیک ناشی از عوامل مختلف مربوط به شرکت و صنعتی است که شرکت در آن قرار دارد،نصیر وضعیت مالی شرکت،سیاست‌های تقسیم سود،میزان بدهی ها و ساختار سرمایه و همچنین شرایط خاص صنعت.

ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر ناشی از عوامل بازار و تغییرات در شرایط اقتصادی،اجتماعی و سیاسی است و عوامل بیرون از سازمان در افزایش یا کاهش ریسک سیستماتیک سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار شرکت موثر اند و چون این ریسک ناشی از نوسانات بازار است به آن ریسک بازار نیز میگویند.

در یک روش دیگر طبقه بندی،ریسک را می توان به شش دسته طبقه بندی نمود.
یک: ریسک تجاری دو: ریسک ناشی از کاهش نوسانات خرید سه: ریسک مالی چهار: ریسک نرخ بهره پنج: ریسک نقدینگی شش: ریسک بازار

ریسک تجاری ناشی از تفاوت بین درآمد هر سهم واقعی و درآمد هر سهم پیش بینی شده است.هر قدر که این تفاوت بیشتر باشد ریسک تجاری بالاتر است.مسلمان درآمد هر سهم تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر توان فروش کالا در بازار و هزینه‌های شرکت قرار می گیرد. هر وقت که نوسانات در حجم فروش کالا در بازار بالاتر باشد،نوسانات درآمد هر سهم بالاتری خواهند بود. از طرف دیگر در صورتی که دارایی های ثابت اضافی در شرکت نگهداری شود و استفاده بهینه از دارایی های به عمل نیاید،هزینه‌های صحبت اضافی بر روی کالای تولید شده سرشکن شده و بهای تمام شده هر واحد محصول را افزایش خواهد داد،که این امر نیز بر روی سود خالص شرکت و درآمد هر سهم تأثیر منفی خواهد داشت. ریسک تجاری یکی از انواع ریسک های غیر سیستماتیک است.

ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید که یکی از انواع ریسک‌های سیستماتیک است زمانی به وقوع می پیوندد که تورم وجود داشته باشد. حال هرقدر که نرخ تورم بالاتر باشد،قدرت خرید کاهش بیشتری خواهد یافت. دانلود در صورتی که سرمایه گذاری بر روی اوراق بهاداری با درآمد ثابت،سرمایه گذاری نمایند،با افزایش نرخ تورم،نرخ بازده واقعی آن اوراق کاهش خواهد یافت زیرا نرخ بازده اعلام شده اوراق بهادار در زمان سرمایه گذاری یا نرخ بازده اسمی،شامل نرخ تورم نیز است و اگر نرخ تورم افزایش یابد نرخ بازده واقعی کاهش خواهد یافت.

نرخ بازده واقعی=نرخ بازده اسمی-نرخ تورم

ریسک ناشی از کاهش قدرت خرید اوراق بهادار با درآمد متغیر،کمتر از اوراق بهادار با درآمد ثابت است،زیرا هر چند که هزینه های شرکت صادر کننده اوراق به دلیل افزایش تورم افزایش می یابد اما درآمد شرکت نیز افزایش می یابد و با افزایش سود بعد از کسر مالیات، سود هر سهم نیز افزایش خواهد یافت و به نوعی افزایش نرخ تورم را برای سرمایه گذاران اوراق بهادار،جبران خواهد نمود و به دلیل افزایش سود هر سهم،قیمت بازار سهام نیز افزایش نموده و بدین ترتیب مانع از کاهش قدرت خرید آنان خواهد گردید.

ریسک مالی در ارتباط با هزینه های تامین مالی از خارج شرکت نظیر وام های اخذ شده یا اوراق قرضه منتشر شده توسط شرکت است لذا به عنوان ریسک غیر سیستماتیک تلقی می شود.منابعی را که شرکت به منظور تامین مالی انتخاب می‌نماید دارای هزینه های ثابت هستند و در صورتی که سود حاصل از سرمایه گذاری وام های اخذ شده یا اوراق قرضه فروخته شده بیشتر از هزینه‌های تأمین مالی باشد ریسک مالی کاهش خواهد یافت و گرنه شرکت دچار نوسان سود و به دنبال آن ریسک مالی بالاتر خواهد شد.

ریسک نرخ بهره نیز ناشی از نوسانات نرخ بهره و شرایط اعتباری است. در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید،در صورتی که سرمایه گذار بر روی اوراق بهادار قابل بازخرید سرمایه گذاری کند،با کاهش نرخ بهره اوراق مشابه، احتمال بازخرید اوراق توسط صادر‌کننده وجود دارد و سرمایه‌گذار نه تنها منافع حاصل از سرمایه گذاری بر روی این اوراق را از دست میدهد بلکه فرصت های سرمایه گذاری را که قبلا در اختیار وی قرار داشته از دست خواهد داد. از طرف دیگر در صورتی که نرخ بهره سایر اوراق افزایش یابد و امکان واگذاری اوراق به صادرکننده قبل از سررسید وجود داشته باشد،با واگذاری اوراق به صادرکننده و خرید اوراق جدید با نرخ بهره بالاتر،منافع سرمایه گذار افزایش خواهد یافت. ریسک ناشی از نوسان نرخ بهره در طبقه‌بندی مربوط به ریسک که سیستماتیک قرار میگیرد.

ریسک نقدینگی،مربوط به توان فروش اوراق بهادار در بازار می‌شود.هر قدر که امکان فروش اوراق بهادار در بازار بالاتر باشد ریسک تبدیل به وجه نقد شدن آن اوراق یا ریسک نقدینگی به پایین تر خواهد بود.حال در صورتی که اوراق بهادار خریداری شده سریعاً قابل تبدیل به وجه نقد نباشد،سرمایه گذار فرصت های سرمایه گذاری های جدید را از دست خواهد داد و جهت ممانعت از این امر حتی ممکن است اوراق بهادار خود را به قیمتی کمتر از قیمت خریداری شده به فروشد.

ریسک بازار، که همان ریسک سیستماتیک یا اجتناب ناپذیر است،ناشی از کاهش ارزش اوراق بهادار سرمایه گذاری شده،به دلیل کاهش ارزش این اوراق در بازار است.بازار تحت تأثیر عوامل متفاوتی است و قیمت سهام و اوراق بهادار همیشه در حال افزایش نیست و از این نظر سرمایه گذاری بر روی برخی اوراق بهادار توام با ریسک است.هرکس که نوسانات شاخص قیمت اوراق بهادار بالاتر بوده و همبستگی بین تغییرات اوراق بهادار سرمایه گذاری شده و شاخص قیمت اوراق بهادار بیشتر باشد ریسک بازار بالاتر خواهد بود.

در روش طبقه بندی ریسک که عمدتا مرتبط با ریز که ناشی از تامین مالی از طریق قراردادهای اجاره به شرط تملیک است،ریسک به ریسک اعتباری،ریسک نرخ بهره،ریسک نقدینگی،ریسک معاملاتی،ریسک تبعیت از قانون بر ریسک جغرافیای،تقسیم می شود.

ریسک اعتباری،ریسک مرتبط با سودآوری یا ناشی از افزایش سرمایه متاثر از تعهدات قرارداد منعقده با بانک است.بانک تامین کننده توان پرداخت اجاره کننده را مورد بررسی قرار می دهد تا از میزان ریسک اعتباری مشتری اطلاع پیدا کند.

برگرفته از کتاب بورس اوراق بهادار نوشته استاد زکیه شوشتریان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *